امروز سومین دوره جلسه آموزش قوانین و مقررات بود که من بالاخره برنامه ریزی کرده و رفتم. طبق معمول خیلی چیزهای دیگه که تو این جامعه تشریفاتی برگزار میشه این جلسه ما هم استثنا نبود و همه فقط چون باید شرکت میکردند شرکت کردند که هیچ بار علمی هم به ما اضافه نمیکرد و کمی بار حقوقی حرفه رو گسترش میداد که البته بد هم نبود علیرقم اینکه تمام قوانین رو قراره بهمون در یک سی دی ارائه کنند یکسری نکات رو سخنرانان گفتند که شنیدنش خوب بود. گاهی خوبه که با همکارها یه گردهمایی ای باشه. عمدتا هم پیشکسوتند این عزیزان.
این گردهمایی بهانه ای شد که سر درد دل همه باز بشه و هر کسی به فراخور جایی که در اونجا اشتغال به کار داره یه مسئله رو مطرح کنه. من هم با خانمی که همجوارم بودند کلی درد دل کردم. از اینکه چقدر حقوقمون تضییع میشه و با این همه استرس کاری باز هم همه نظارت ها و فشار ها متوجه ماست. همه سختگیری ها به طور جدی و شدید اعمال میشه و موقعی که پای حق و حقوق به میان میاد همون تعرفه رو دیوان «محترم» عالی ع د ا ل ت میخواد ازمون بگیره که فعلا این رای دیوان با پیگیری های شدید لغو شد. اما اما ... جایگاهمون هنوز مشخص نیست. تو این چرخه ما کجا هستیم. آقای دکتر...ی ثابت کرد که ما تو این چرخه هستیم حقوقا و قانونا و علمی هم بخواهید در نظر بگیرید تا دلتون بخواد واحدهای تخصصی اساسی پاس کردیم اما عملا نه. مثل سانتریفیوژ که بچرخه و یهو یه چیزی از اون ترکیب بپره بیرون همونطوری ما پریده شده به بیرونیم.
وه که چقدر غر کاری دارم بزنم و این فقط درد من نیست درد همه همکارای منه بی شک. گاهی حس میکنم از ماست که بر ماست که البته پر بیراه هم حس نمیکنم. خودمون خیلی مقصریم اما خیلی جاها همه چی با هم دست به دست هم ما رو اینگونه منزوی کرده اند و تازه همه فکر میکنند که وه در این وادی چه خوش میگذرد! اما من فقط میتون با افتخار بگم که رشته و حرفه ام رو و حتی اون واحدهای سنگینی رو که با سختی پاس کردم با هیچ رشته و حرفه دیگری در این دنیا عوض نمیکنم فقط دلم میخواست وضعیت کاری مون میتونست پروفشنال تر و بهتر از اینی که هست باشه. اینجا یه تازه کار کار نکرده هست که شاید کمی منو درکم کنه. براش آرزوی موفقیت میکنم. درد زیاده و درد کشدیه هم فراوون. هر شغلی مشکلات خاص خودش رو داره. اما گاهی دل آدم از خیلی از مسائل خیلی میگریه که از در میاد و با این همه مشکل خرابی اینترنت میشینه و پستشو مینویسه. میخواد کمی از این مظلوم واقع شدن خودش و همکاراش بگه و کمی سبک شه.
رها جون معمولا هر جا کار کنی همینه
بخ قول معروف همه جا آسمون همین رنگه
بله خوب حق با شماست
تقریبا در تمام مشاغل از این نوع مشکلات وجود داره ... شما تنها نیستید ... البته این خیلی خیلی کمک کننده ست که کارتون رو دوست دارید ... می تونم بپرسم شغلتون چیه که به حقوق هم مربوطه ؟ شاخک هام تکون خورد ...!
شاید بهتر بود میگفتم حرفه ام رو و رشته تحصیلیم رو اما کارم رو هم دوست دارم وگرنه دووم نمیاوردم
به حقوق مربوط نیست وکیل جان میدونم شاخکهات از چه بابت تکون خوردند جناب وکیل اما این جلسات مربوط به قوانین و مقررات حرفه مون بود که یه جورایی برای ادامه کارمون لازمه عرض میکنم عزیزم
سلام
خدا را شکر که همه با قوانین و مقررات آشنا می شوند و همه چی آرومه و فقط شما هستید که غر کاری می زنید
سلام رها جون خوبی عزیزم؟منم انقدر غرکاری دارم بزنم شروع کنم؟
بله افروز جان
بفرمایید
سراپا گوشم
غر کاری زیاده عزیزم
میخوای همینجا بگو میخوای به تفصیل یه پست بنویس میخوای ... هر جور راحتی عزیزم
سلاااااام رها جان خوبی؟
خب من که کلآ بیکارم پس غر کاری ندارم که بزنم!
البته غر کاری من اینه که چرا الان توی دانشگاه اینقدر زمان پرت دارم که همش باید تو سایت دانشگاه باشم و وبلاگ بخونم! الان مثلآ ناراضی ام از این وضع!!!!!
ایشالله الان اینا رو گفتی خالی شدی دیگه نه؟!
_ بعله
_ خب خدا رو شکر!
سلام به شما
خوب غر بیکاری بزن خاله جان
اینی که گفتی هم خوب بود
بد نبود ممنون
ب ع ل ه
خاله جان یه فیلم خیلی باحال معرفی کن من دانلودش کنم ببینم!
الان حس فیلم هست!
منتها فیلمش یه جوری باشه که وقتی دیدمش حس فیلم دیدن توم نابود نشه هاااا
فقط ژانرشو بگو من بهت یه لیست میگم این فیلمهایی که گفتم چطور ؟خوشت نیومد؟
میام یه چند تایی رو میگم بهت
نه نگران نباش نمیذارم نابود شه به من میگن خاله رها
با سلام خیلی ممنون مطلب جالبی بود به ما هم سربزن
خب فیلم اجتماعی میپسندم! همین آخرین فیلمی که معرفی کردی رو دانلود میکنم فعلآ تا بعد...In a better world
اوکی ببین میام یه چند تا دیگه برات مینویسم ...