خیلی از ما به سهراب سپهری و شعرهاش علاقمندیم و گاه به گاه پیش میاد که بریم سر وقت هشت کتابش و به تنهایی، یا با یک همراه، به آهستگی و یا با صدای بلند برخی از اشعارش رو که دوست داریم بخونیم. بعضیها صرفا علاقمند به اشعار معروف سهرابند مثل "مسافر" یا "صدای پای آب". من اما گاهی که به سر وقت هشت کتابم میروم به سراغ شعر سایبان آرامش ما، ماییم رفته و از اول تا به آخرش رو میخونم و هر بار بیشتر لذت میبرم و به واقع معتقدم که سایبان آرامش ما، ماییم.
دلم خواست بنویسم اینجا این شعر زیبا رو از دفتر آوار آفتاب سهراب سپهری.
در هوای دو گانگی ، تازگی چهره ها پژمرد.
بیایید از سایه - روشن برویم.
بر لب شبنم بایستیم، در برگ فرود آییم.
و اگر جا پایی دیدیم ، مسافر کهن را از پی برویم.
برگردیم، و نهراسیم، در ایوان آن روزگاران ، نوشابه جادو سر کشیم.
شب بوی ترانه ببوییم، چهره خود گم کنیم.
از روزن آن سوها بنگریم، در به نوازش خطر بگشاییم.
خود روی دلهره پرپر کنیم.
نیاویزیم، نه به بند گریز، نه به دامان پناه.
نشتابیم ، نه به سوی روشن نزدیک ، نه به سمت مبهم دور.
عطش را بنشانیم ، پس به چشمه رویم.
دم صبح ، دشمن را بشناسیم ، و به خورشید اشاره کنیم.
ماندیم در برابر هیچ ، خم شدیم در برابر هیچ ، پس نماز مادر را نشکنیم.
برخیزیم ، و دعا کنیم:
لب ما شیار عطر خاموشی باد!
نزدیک ما شب بی دردی است ، دوری کنیم.
کنار ما ریشه بی شوری است، بر کنیم.
و نلرزیم ، پا در لجن نهیم ، مرداب را به تپش در آییم.
آتش را بشویم، نی زار همهمه را خاکستر کنیم.
قطره را بشویم، دریا را در نوسان آییم.
و این نسیم ، بوزیم ، و جاودان بوزیم.
و این خزنده ، خم شویم ، و بینا خم شویم.
و این گودال ، فرود آییم ، و بی پروا فرود آییم.
برخورد خیمه زنیم ، سایبان آرامش ما ، ماییم.
ما وزش صخره ایم ، ما صخره وزنده ایم.
ما شب گامیم، ما گام شبانه ایم.
پروازیم ، و چشم براه پرنده ایم.
تراوش آبیم، و در انتظار سبوییم.
در میوه چینی بی گاه، رویا را نارس چیدند، و تردید از رسیدگی پوسید.
بیایید از شوره زار خوب و بد برویم.
چون جویبار، آیینه روان باشیم : به درخت ، درخت را پاسخ دهیم.
و دو کران خود را هر لحظه بیافرینیم، هر لحظه رها سازیم.
برویم ، برویم، و بیکرانی را زمزمه کنیم.
سلام دوست عزیز وبلاگ جالبی داری اگر مایل به تبادل لینک هستی به سایت من سر بزن؟
http://linkfa.xzn.ir/links.php
عالی بود عزیزم..عاشق اشعار سهراب هستم..
ممنون از شما بهار عزیزم
عزیزم
چقدر دوست دارم این شعرو مرسی رها جون قربونت برم تو خوبی عزیزم حال نی نی چطوره؟
من هم ...
ما عالی هستیم افروز جان
شاد باشید عزیزم
مرسی رهاجون
ماندیم در برابر هیچ ، خم شدیم در برابر هیچ ، پس نماز مادر را نشکنیم.
برخیزیم ، و دعا کنیم:
لب ما شیار عطر خاموشی باد!
لب ما شیار عطر خاموشی باد...
تو هم مرسی عاطفه جونم
سپاس از این شعر قشنگ ....
سلام ما رو به نی نو برسونید :دی
سپاس از شما رعنا بانوی زیبا
ممنون از لطفت
من هم عاشق سهرابم ... تمام شعرهاش قشنگن و هر کدوم مخصوص به یک حال و هوای خاص !
مرسی ... لذت بردم از خوندن دوباره ش .
ممنون از تو سولماز جان