چند روز بود میخواستم با خاله تماس بگیرم و حالش رو بپرسم. مخصوصا از وقتی که نی نی دختر خاله ام دنیا اومده و خاله بیشتر اوقاتش رو با اون شازده کوچولوی توپولیان میگذرونه دلم بیشتر میره سمتشون و هواشون رو میکنم. البته قصدم اصلا درد دل نبود اما طبق معمول حرفها به این سمت کشیده شد. فایده ای نداشت مثل همیشه اما خوب یکسری حرفها بودند که گفته شدند. حرفهای کهنه و یاداوری ها و ... نه دیگه این چیزها آزارم نمیدهند. دیگه اونطور فکر نمیکنم و عمل نمیکنم. کمی رهاتر از پیشم انگار. کمی محکم تر. دیدم بازتر شده و بی پرواتر عمل میکنم.
خوبه که بیشتر ذهنم رو هم رها کنم و پرواز بدهم. خوبه که آروم تر باشم. لبخند میزنم. آهان ... و این خوبه.
نمیدونم قضیه چیه اما گویی حرف از دلگیری و کدورته
خوشحالم که آرام هستی و رها، رهای عزیزم
اووووه !
ممنون عزیزم بله آرومم
قدم نوه خاله مبارک
همیشه این صحبتها خواهی نخواهی پیش میاد
مهم اینه که صبور باشی و محکم
ممنون سارای خوبم. نوه خاله البته تقریبا یک سالی داره ...
بله همیشه هستند قبول دارم در هر جایی به یک شکلی. صبــــــــــــــــور چه صبوری ای هم
بله بله
رهایی رها از رنج ها و کینه ها مبارک
این هم از نعمت های مادر شدن است که حیلی چیزها برای آدم پیش پا افتاده و بی ارزش می شوند.
راستی پنکیک با پودر آماده خیلی هم خوب می شود.
فداتون بشم خانم امینی عزیزم
بله خدا رو شکر تاثیر مثبت خیلی داشته ، خیلی
هوراااا ! ممنون که به فکرم بودید و اطلاع دادید. برم بپزم این پنکیک رو بدون معطلی اونم
واقعا کاش ادم بتونه تمام غصه ها رو رها کنه و از دلش دلخوری ها و ناراحتی ها رو بیرون بریزه
بله امیدوارم عزیزم
خوبه که آروومی ...
امیدوارم هکیشه و همه جا پر از آرامش باشی
ممنون خاله خانوووم